این غزلها پیش از این در ۴ کتاب «ترنم داوودی سکوت»، «باید نوشت نام تو را با پرندهها»، «جوان شدن جاودانگی» و «لحظه جهان» در کنار سایر اشعار ولیئی منتشر شدهاند و حالا در قالب یک مجموعه مجزا منتشر شدهاند.
شعر ولیئی در میان شاعران هم زمان خود و حتی در میان شاعرانی که مانند او دستی در سرایش اشعار با مضامین فرازمینی و دینی دارند، از یک منظر ویژه قابل تشخیص و اعتناست و آن تشخص فکوری است که شاعر از محتوای شعرش ساخته و در قالب کلمات به ارائه آن میپردازد. از این منظر شعر ولیئی را در این دفتر همانند مجموعه اشعار سابقش که از سوی کتاب نیستان منتشر شده میتوان شعری با مفاهیمی غیر عمومی اما ساخته و پرداخته شده برای افرادی دانست که از شعر بیشتر از رفع نیازها و احساسات روزانه انتظار میکشند.
شعر ولیئی برای تعمق و تفکر مخاطب است. شعری که نمیتوان به سادگی از بندهایش گذشت و به آنچه در آن همانند آجرهای سازنده ساختمانی رفیع بر روی هم قرار میگیرند باید با تمرکز و صبر اندیشید.
شعر ولیئی به همین اعتبار شعری شاخص و شناسنامه دار است که میتوان آن را از میان هزاران مصرع شعری تشخیص داد و جدا کرد. شعری آهنگین با نوایی معنوی که در آن کلمات جدای از کارکرد انفرادی و نیز ترکیبی در قامت یک مصرع و یا بیت؛ نوعی انرژی وسیع از خود ساطع میکنند که به راحتی میتواند گریبان هر مخاطبی را گرفته و با خودش درگیر کند.
عالمی که در شعرهای قربان ولیئی است داخل دایره خاصی است، به این معنی که شاعر دایرهای به دور خود کشیده است که دلیلاش را باید با خواندن اشعارش دریافت. اشعار ولیئی از یک حس کاملاً ممتاز است، یعنی غزلش در میان صدها غزل دیگر خود را نشان میدهد، چون همان عالم خواص عرفانی شاعر را در اشعارش میبینیم، اما مرتبط خاصی را در معرفت بیان نمیکند و شوریدگی هم به اقتضای شعر معاصر کنترلشده است.
نظر شما